جعبه جادو در ایران 52 ساله شد
با وقوع انقلاب اسلامی شاید یکی از بی سرو صداترین تصرفها تصرف تلوزیون انقلاب بدست ملی گراها بود. تصرفی که باعث شده هنوز هم سیمای جمهوری اسلامی نتواند حتی به حداقلهای متناسب با شان انقلاب اسلامی برسد. سیما در سال نخست بیش از همه درحیرت پر کردن آنتن بود. و در بلاتکلیفی و تعلیق این سالها است که حسب اتفاق و به لطف آزادشدن انرژی هنرمندان و مردم هنرمند ایران اتفاقات خوبی در این مدیوم می افتد. سریال سلطان و شبان و سریال آینه از این قبیل محصولات بود که بعدا هرگز تکرار نشد. امام فرمود (به مضمون) صدا و سیما باید دانشگاه باشد. ولی سیما از همان نخست هم . نخواست یا نتوانست این استراتژی را بفهمد.
اولین تولیدات جدی تلوزیون بجای انقلاب تاریخ را نشانه رفته بود! ابوعلی سینا ! دانشمند باطنی ایرانی. که با وجود اثرش خیلی خوبش در آن زمان الان میتوان آنرا اثری خام و شاید کودکانه دانست. و نیز سربداران که با وجود نگاه پررنگ ملی گرایانه نجفی - کارگردان - بخاطر روح عصیانگر و قیام گر سربداران تا حدی توانست تالیف مناسبی بین وطن دوستی و ایمان خواهی را رقن بزند.
اما در سالهای بعد تلویزیون کم فروغ تر ظاهر شد.
در سالهای دهه شصت جز آثار آقا مرتضای آوینی چیزی از انقلاب د رتلوزیون تحمل نمی شود. و در سالهای دهه هفتاد هم تلوزیون تبدیل به یک وسیله سرگرم کننده میشود!! تا نسل نوجوان و کودم آن سالها تقریبا هیچ از مبانی انقلاب نداند!!
در دهه هشتاد اما تلوزیون با رشدی پفکی خود را تکثیر کرد. و با نگاه عوامانه که از رییس فیلسوف آن بعید بود بسرعت سعی کرد فقط بزرگ شود!! شبکه های ضعیف و دهاتی استانی حاصل این دوره است.
حیرت تکنولوژیکی سیمایی ها آنها را در مکثی طولانی فروبرد تا اینکه اقداماتی مانند پرس تی وی ِ العالم َ و بیست و سی اندکی طراوت به فضای رسانه ای انقلاب داد.
اما امروز تلوزیون ایران بشدت منفعل است و تمامی شبکه ها در روندی آشکارا ضد نگاه رهبری حرکت میکنند. در سال کارمضاعف از ترویج هنرمندانه روح و روحیه کار در تلوزیون خبری نیست. تمامی کانالها به تولید و پخش قتل .غارت. خیانت. رابطه نامشروع آدمهای ظاهرا حجاب دار!! .کلاهبرداری .دزدی .ترس. و... در فیلمها و سریالها میپردازند!! که خسران معنوی آن آنقدر گسترده است و مجالش در این موجز نیست. تلوزیون با بلعیدن و کپک زدن به تمامی مولفه های فرهنگی ما هزاران فضیلت را دفن میکندو تنها کشتن و خشونت و سکس پنهان را به خورد مخاطب میدهد.
برنامه های کودکانه تلوزیون هیچ خلاقیتی و ایمانی را القا نمیکند و جز رقص و شادی لغو چیزی برای آینده سازان این وطن ندارد . هدف حداکثری این برنامه ها را میتوان با اغماض فراوان تولید و تربیت بچه مثبتها!! دانست.
حذف هنرهای مناسب امروز ایران اسلامی -خوشنویسی - موسیقی - و... از ادبیات تلویزیون بخشی دیگر از روند سردرگم رسانه است .
من بالشخصه در بسیاری مواقع در محیطهای خانوادگی از لمپنیزیم دینی تلویزیون و از سردرگمی اش برای حرف زدن از انقلاب و برای انقلاب بهم میریزم.