سریال مختار نامه تمام شد. و یک نفر از دوستان از من خواسته نظرم را درباره سریال بنویسم. من تابحال کارگردان نبوده ام و شایددرست نباشد دست به نقد این سریال ببرم. لذا خیلی تلگرافی نظرم را به خوانندگان عزیز این مطلب عرض میکنم.

تعلیق= خوب استناد تاریخی= حداکثر۶۰درصد تخیل=بخشی مهم در جذب مخاطب بود. گرچه گاه تا حد اصطلاحا خالی بندی هنرمندانه هم پیش میرفت.
چهره پردازی و گریم= خوب استفاده از ظرفیت بازیگران نامی ایران= اندک(خصوصا در مقایسه با سریالهای قبلی مانند امام علی) اقتباسها= سکانس پایانی و مرگ مختار کاملا سبک کار کوروساوا در هفت سامورایی را یاد میاورد. البته این فی نفسه بد نیست. اقتباس خوب هنر است.
جلوه های ویژه = خوب روند فیلم نامه = دارای گسست بین قسمتهای مختلف .کل سریال سه پاره بود. قسمتهای یک تا ۱۲ یک ریتم و نگاه داشت. قسمتهای ۱۳ تا ۳۵ یک ریتم و ریتم و عقلانیت و باور پذیری قسمتهای ۳۵ تا آخر متفاوت و ضعیفتر بود. لحن دیالوگها هم طبق معمول نوشته های میرباقری خاص بود گرچه شخصا این چندپارگی لحنها را که معلق بین لحن اصطلاحا تاریخی و لحن و اصطلاحات تهرانی باشد نمی پسندم. برگ برنده کارگردان= صحنه ها و برشهایی از کربلا بود که حقا هم برخی شان خیلی خوب مخاطب را جذب میکرد.
صحنه های زد و خورد= بالاتر از استانداردهای ایران .عالی موسیقی= میتوانست خیلی بهتر باشد. موسیقی فیلم بیشتر مقامی بود تا علمی خدا به توفیقات کارگردانش بیفزاید.و مارا از عوامل ایشان قرار دهد!!!!

 و نکته پایانی اینکه فضاهای معماری و چیدمان معماری فضاهای سریال البته به عنوان یک پژوهشگر تاریخ معماری عرض میکنم نسبت به سریالهایی مانند یوسف پیامبر خیلی قابل قبول تر بود. ولی کاخ دارالحکومه به آن صورتی که در فیلم نشان داد به احتمال قوی در کوفه سالهای ۷۰ قمری نداشته ایم.