نگاهی تحلیلی از زاویه ای دیگر به انتخابات
انقلاب ایران را برخی پژوهشگران بزرگترین انقلاب شهری معاصر مید انند. این انقلاب شهری آشکاراریشه در حرکت توده های شهری داشت و منجر به واژگونی نظام شاهی شد. اما اکنون که پس از دهه میتوان برخی اتفاقات را با ذر ه بین تاریخ تحلیلی بررسی کرد برخی نکات جالب توجه است که به مقتضای فضای وبلاگ - که خاصیت اصلی اش سرعت . خلاصه گویی. بی صبری مخاطب و....- است در قالبی فشرده به آن اشاره می کنم.
- در مقطع انقلاب نسبت جمعیت شهری به روستایی تقریبا ۴۰٪ شهری به ۶۰٪ روستایی بود.
- با فروریختن دیوارهای طبقه بندی اجتماعی و اقتصادی جامعه حداقل تا دو دهه در کشور شاهد جامعه بی طبقه و یا جامعه دارای طبقه بندی مغشوش بودیم.
- حاصل عوامل فوق و عوامل موثر در تشویق به زمین داشتن روستاییان در حاشیه شهر و تشویق به داشتن فرزند زیاد و بهم ریختن معیارهای فرزانگی و سرآمدی اجتماعی باعث شد تا در گردونه حاکمیت و بدنه قدرت روستایی ها برنده اصلی باشند. و به تعبیری انقلاب شهری به حاکمیت روستاییها منجر شد.
- این طبقه در دهه نخست در گیر اجرا شد. در دهه دوم خود را حاکم مطلق دید و متانت و سکون و سکوت طبقه بورژوای شهری او را در بازتعریف مفاهیم روستایی در قالبی مدرن برای شهرهای تازه جری کرد.
- و حال در آغاز دهمین دوره انتخابات شاهد پدیده معناداری هستیم. هر چهار نامزد ریاست جمهوری روستایی اند . و به تعبیری دهاتی بودن نقطه اشتراک همه کاندیداهاست. و از تبعات این نسل مهاجر تبعا موارد جالبی قابل بررسی اند.
- این روند با دوره ای سینوسی در حال شدت گرفتن است. شهرهای تازه تاسیس - یا همان روستاهای قدیم - حال به اکثریت مطلق تعداد شهرهای کشور تبدیل شده اند. روستا یی ماندن همچنان یک ضد ارزش اجتماعی است و شهر شدن تلاش هر ده کوره ای است. و علاقه ظاهری و پوسته ای و بدون عمق فصل مشترک نسل شهرنشین است. نسلی که از آداب شهروندی چیزی نمی داند و همانطور دهاتی مانده است و در عین حال بشدت علاقه مند است که مدرن شناسانده شود. این پارادایم متاسفانه هیچ تاثیر پذیری از اصل انقلاب نداشته بلکه خودش را آنچنان به انقلاب تحمیل نموده که به سختی از هم قابل تمیز هستند.
- در واقع هنوز هم جریان فرهنگی رژیم پهلوی که در کوبیدن مفهوم روستا با کاراکتر صمد در سینما و فیلم فارسی اوج یافته بود همچنان پرقدرت زایش داشته و در قالبهایی مانند برره و.... مسخره نمودن فرهنگ روستایی بشدت توسط همان روستاییهای سابق که حالا دیگر خود را شهرنشین می خوانند اداه یافته است.
- در این میان کرامت انسانی و هدف اصلی انقلاب برای تعالی همه انسانها تقریبا فراموش شده است.
- بزودی شاهد بروز نسل دوم روستاییهای خواهیم بود که در پی گرانی زمین در سال ۸۶ و ۸۷ با فروختن زمینهای کشاورزی و بدست آوردن ثروتهای بادآورده در بهترین نقاط شهر ساکن شده و یهترین ماشینها را خریده اند و تا چند سال دیگر فرزندان این مهاجران با ریشه ای روستایی و غروری حاصل ثروت انبوه پدری آموزش پرورش ما را دچار مشکلات بیش ا زگذشته خواهند نمود . و تبدیل به اقلیتی پرقدرت در نسل چهارم خواهند شد. دانه درشتهای بی هنر!
یادمان نرود روستایی زاده بودن همه کاندیداها یک اتفاق ساده نیست. مدیریت روستایی کشور را فراگرفته و کوتاه نگریهای ضمیمه این اتفاق همچنان کشور را تهدید میکند.
خاطر نشان می کنم این تحلیل صرفا جامعه شناختی است و قصد تخریب هیچ فرد یا جناح سیاسی یا اقتصادی را ندارد.
+ نوشته شده در سه شنبه دوازدهم خرداد ۱۳۸۸ ساعت 9:13 توسط محمد هادی عرفان
|